تیر
۲۲
لغت شناسی کلمه “شجره نامه”
- “شجره” کلمه ای است بذات عربی و معادل فارسی آن نسب یا تبار (فرهنگ دهخدا) است. کلمه شجره نامه به معنای فارسی نسب نامه و یا تبارنامه است ولی همچنان استفاده از کلمه شجره نامه در میان پارسی زبانان معمول است. در زیر به معنا شناسی شجره نامه میپردازیم:
- شجره نامه (فارسی به انگلیسی): Family Tree, Genealogy, Pedigree, Tree
- شجره نامه (لغت نامه دهخدا): شجره نامه. [ش َ ج َ رَ م َ / ش َ ج َ رِ م َ / ش ج َ رَ م ِ / ش ج َ رِ م ِ] (اِ مرکب) نسب نامه. فهرست نامهای پدران و نیاکان کسی به صورت درختی که نیای اولی اصل و فرزندان به ترتیب شاخهای آن باشند.
- شجره نامه (فارسی به عربی – لغت به لغت): علم الانساب
- شجره نامه (فرهنگ عمید): فهرست اسامی نیاکان کسی که بهترتیب نوشته شده باشد، نسبنامه، شجره النسب، شجره،
- شجره نامه (فارسی به ترکی): şecere
- شجره نامه (فرهنگ واژههای فارسی سره): تبارنامه
- شجره نامه (کلمات بیگانه به فارسی): تبارنامه
- شجره نامه (فرهنگ فارسی هوشیار): درخت سه گل از گیاهان تبارنامه تخمک سرو بن زاد شجره النسب شجره.
- شجره نامه (فارسی به آلمانی): Ahnenforschung (f), Genealogie (f)
در زیر به ترجمه کلمه شجره نامه در زبان های دیگر می پردازیم:
زبان | معنا |
---|---|
اسپانیایی | Genealogía |
انگلیسی | Genealogy |
ایتالیایی | Genealogia |
آلمانی | Genealogie |
بلغارستانی | генеалогия |
پارسی | شجره نامه |
پرتقالی | Genealogia |
ترکی | şecere |
چینی | 家谱 |
روسی | генеалогия |
ژاپنی | 系譜 |
سویدی | Genealogi |
عربی | علم الأنساب |
فرانسوی | Généalogie |
فنلاندی | sukututkimus |
کره ای | 가계 |
لهستانی | Genealogia |
هلندی | Genealogie |
هندو | वंशावली |
به طور خلاصه در این نوشتار به معناشناسی واژه شجره و شجره نامه پرداختیم و ترجمه این کلمه (شجره نامه) را در زبان های مختلف ارائه کردیم. لطفا نظرات، پیشنهادات و سوالات خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.